مقدمه: همانگونه که روابط انسانی بشر برمبنای یک اصول منظم اجتماعی استواراست، روابط اقتصادی آنها نیز مطابق به اساسات حقوقی معینی به پیش میرود. امروز یک رابطه منطقی باهم آمیخته ازنظم اجتماعی واقتصادی میکانیزم رهبری جهان را دردست دارد. این رابطه بنا برصفارش خاص ایجاد نشده است، بلکه ناشی ازفشار های عقلائی است که نیازمندی ها ووابستگی های زمانی آنرا بوجود آورده است. آنچه که این رابطه را نظم میبخشد همان مدیریت علمی است که برپایه یک اجباروابستگی اموربه یکدیگر استواراند. اگربه توسعه اقتصادی کشورهای توسعه یافته نظراندازی شود دیده میشود که این کشورها ازلحاظ وضعیت جغرافیایی ،حجم جمعیت، حجم منابع طبعی، سطح درآمد سرانه، حجم تولید ،دخالت های دولت دراقتصاد، ارزش های فرهنگی وهم ازنگاه سیاسی وتأمین نظام احتماعی دارای جهات متفاوت میباشند. پس دراین جا سوال پیدا میشود که کدام وجه مشترک است که باعث شد همه این کشورها علی الرغم تضاد های بسیار درزمینه های متعدد از نظر اقتصادی توسعه یافته قلمداد گردد. بناءً  میتوان گفت که یگانه ویژگی مشترک بین آنها مدیریت بهترآنها میباشد که به واسطه آن به سطح بالای از علوم وفنون دست یافتند.  مدیران درانجام وظآیف خود فرایندی را دنبال میکنند که شامل اجزائی چون پلانگذاری، سازماندهی، کنترول، رهبری، تصمیم گیری وارتباطات میباشد، که کلیه فعالیت های ذکرشده مدیران را به اهداف شان نزدیک ونزدیکترمیسازد، حقیقتآً میتوان ادعا کرد که هیچ علمی به اهمیت مدیریت برای انسان قرن حاضر وبشرآینده وجود ندارد وهیچ یک ازپیشرفت های بشر درسائرعلوم بدون اتکا به دانش وشیوه های مدیریت نمیتواند معضلات مشکلات عصرحاضر را دورسازد. باتوجه به اهمیت همین موضوع اینک پایان نامه دوره تحصیلی خویش را تحت عنوان (مدیریت) به رشته تحریردرآورده که حاوی مطالب وموضوعات علمی وقابل دقت مدیریتی بوده که درسه فصل تنظیم وترتیب یافته است. درفصل اول آن ماهیت ومفهوم، سیرتاریخی، وظایف،سطوح، اصول وطریقه های مدیریت توضیح گردیده، درحالیکه درفصل دوم به موضوعات مربوط به برنامه ریزی سازماندهی وکنترول مدیریت ، بطورتحلیلی ودقیق پرداخته شده است. فصل سوم این پایان نامه به سه اصل اجرائی مدیریت که عبارت اند از رهبری، انگیزش وارتباط میباشد تمرکزداشته وبه توضیح علمی وهمه جانبه اصول واساس مدیریت پرداخته شده وروابط ارگانیکی میان آنها شرح گردیده است. هرچند تا حدالامکان سعی گردیده است که باتحلیل سیستماتیک اصول مدیریت درارزش های علمی آن درعمل توضیح گردد، اما به نسبت گسترش و وسعت علم مدیریت درعصرحاضر نمیتوان تمام ابعاد آنرا بدون کم وکاست بازتاب داد، بنابراین این مونوگراف ازابهامات وکاستی ها احتمالی نمیتواند بدورباشند. ازخواننده گان محترم التماس دارم تا به نادیده گرفتن آنها بنده را ممنون سازند.